آخر

ساخت وبلاگ

کنار دیوار شرم

چشم در چشم غزال اندیشه
تکیه بر نگاه باران زدم

خوردن فنجان حسرت
و افتادن در جوی افسوس
بوسه ی خیس بر گونه ها

نقش تابلوی من بود

نگاه جنگل رازدار
همراه باران پر از رعد
تمنای دلم شد...

نوشته شده در پنجشنبه هفتم دی ۱۴۰۲ساعت 15 توسط علیرضا|

آخر...
ما را در سایت آخر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bahaneye-baran بازدید : 8 تاريخ : دوشنبه 18 دی 1402 ساعت: 18:26

رود عمر و گذر ثانیه هادر سرسرای عبور مرابا شرقی ترین یار در دالان خسته ها در نگاه لحظه تپش قلبم را با بالاترین تمنا ربودآزاده ترین و ناب ترین هایم را در کنج دل محبوب یافتم و روی ریل روزگارم چشم هایت ترنم حرف هایم شدوحادثه ای رنگین و عجیب کهباز هم بهانه ی باران م را الهام گشت... نوشته شده در پنجشنبه پانزدهم تیر ۱۴۰۲ساعت 11 توسط علیرضا| آخر...ادامه مطلب
ما را در سایت آخر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bahaneye-baran بازدید : 35 تاريخ : شنبه 14 مرداد 1402 ساعت: 18:46

رود عمر و گذر ثانیه هادر سرسرای عبور مرابا شرقی ترین یار در دالان خسته ها در نگاه لحظه تپش قلبم را با بالاترین تمنا ربودآزاده ترین و ناب ترین هایم را در کنج دل محبوب یافتم و روی ریل روزگارم نرگس چشم هایت ترنم حرف هایم شدوحادثه ای رنگین و عجیب کهباز هم بهانه ی باران م را الهام گشت... نوشته شده در پنجشنبه پانزدهم تیر ۱۴۰۲ساعت 11 توسط علیرضا| آخر...ادامه مطلب
ما را در سایت آخر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bahaneye-baran بازدید : 24 تاريخ : شنبه 14 مرداد 1402 ساعت: 18:46

شب بال هایش گشوده شدو ترنم مستانه ی دریابا گردن آویز موج بر ساحلهلهله کنان سررسیدچشمان دریایی ات افق را در نوردید و مرا ساده عاشق ت کردعاشق سادگی ات و نگاه بی رحمانه ات که آوار می‌کند ستون های دلم رامیخواهم دلبری ات، آوار کند دلم را تا تمام شوم برایتانگشت اشاره ات سربدارم می کند...ای آزاده ترین معشوق هستی... نوشته شده در چهارشنبه بیست و هشتم دی ۱۴۰۱ساعت 8 توسط علیرضا| آخر...ادامه مطلب
ما را در سایت آخر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bahaneye-baran بازدید : 77 تاريخ : دوشنبه 3 بهمن 1401 ساعت: 15:34

نگاه در نگاه 

و غرق نگاهت

زیر آسمان افق شهر 
بر بلندای چهارسوق

الهام بخش عشق 
با ترنم صدای نرم 

اله ی میترایی عشق

در انتظار بوییدن صدایت...
 

نوشته شده در سه شنبه دوم شهریور ۱۴۰۰ساعت 12 توسط علیرضا|

آخر...
ما را در سایت آخر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bahaneye-baran بازدید : 67 تاريخ : دوشنبه 13 تير 1401 ساعت: 23:47

هرچه بود 

تو بودی 

در لحظه 

زیر باران 

بر قطار شرقی

یا کوهپایه 

با عرفان خود 

در لحظه 

ربودی 

در سرسبز

مثل رویا 

بیتای شرقی

راستی چه شد؟؟؟

نوشته شده در سه شنبه بیست و پنجم آبان ۱۴۰۰ساعت 0 توسط علیرضا|


آخر...
ما را در سایت آخر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bahaneye-baran بازدید : 77 تاريخ : دوشنبه 13 تير 1401 ساعت: 23:47

وقتی که 
دلم پر از هیاهو
 و الهام می شود
پر از رود خروشان
پر از نگاه آزاد عشق
و سجاده ی پر از تمنا

دریاب مرا
....
 

نوشته شده در دوشنبه یکم فروردین ۱۴۰۱ساعت 13 توسط علیرضا|


آخر...
ما را در سایت آخر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bahaneye-baran بازدید : 53 تاريخ : دوشنبه 13 تير 1401 ساعت: 23:47

هر روز   پنجره رو به کوهپایه رو گشوده همراه قاصدک های صبح نبودنت را تمرین می کنم در مسیر سپید رود کنار مزار خفتگان نیامدنت را تمرین میکنم همچو گنبد سبز تنها کنار تنهایی کوچه سرسبز تنهایی خود ر آخر...ادامه مطلب
ما را در سایت آخر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bahaneye-baran بازدید : 70 تاريخ : جمعه 19 بهمن 1397 ساعت: 21:44

قطعا دلتنگ خواهی شد با دیدن گنبد سبز و باغ گلدسته دلتنگ خواهی شد وقتی قاصدک صبح پرواز می کند وقتی تسبیح گنبد نزدیک تر از هر خلسه معجزه وار مثل حریر روی صورتت را می بیند دلتنگ خواهی شد وقتی کوهپایه آخر...ادامه مطلب
ما را در سایت آخر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bahaneye-baran بازدید : 75 تاريخ : جمعه 19 بهمن 1397 ساعت: 21:44

همسایه ی روشنی ها و نورمهمنشین الهه ی عشق  با خنده ی نگاهتنفس های شبتند تر فریاد میزند بی تابی خداحافظیسینه ام را نشانه گرفته بال های یاس سایه خریده اندتاپاهایم نوای ناامیدی بخواند کفتار درماندگيمی درد قلبم را اما منبا نگاه طلوع برکه ی ک ل ا ی هشکار خواهم کرد چشم هایت را و مگر خود نخواهی پروانه ام باشی ________تمام___________ + نوشته شده در  پنجشنبه چهارم شهریور ۱۳۹۵ساعت 12  توسط علیرض آخر...ادامه مطلب
ما را در سایت آخر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bahaneye-baran بازدید : 76 تاريخ : جمعه 31 شهريور 1396 ساعت: 20:26